یاد تو می وزد ولی بی خبرم نه جای تو
گز همه سوی میرسد نکهت آشنای تو
عمر منی به مختصر چون که ز من نبود اثر
زنده نمی شوم اگر از دم جان فزای تو
گر چه تو دوری از برم همره خویش میبرم
شب همه شب به بسترم یاد تو را به جای تو
با تو به اوج میرسد معنی دوست داشتن
سوی کمال میرود عشق به اقنفای تو
خواجه که وام میدهد لطف تمام میدهد
حسن ختام میدهد شعر مرا برای تو
خاک درت بهشت من مهر رخت سرشت من
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو
:: برچسبها:
ش,
|